بنیتابنیتا، تا این لحظه: 10 سال و 17 روز سن داره

بنیتا بهاره زندگی مامان وبابا

حرف های از جنس جنینی

1393/9/22 1:59
نویسنده : بیتا
134 بازدید
اشتراک گذاری

تا چند وقت پیش نبودم اما حالازندگی مشترکم را شروع کردم و فعلا برای مسکن.رحم را برلی چند ماه اجاره کردم..........البته به محض تمام شدن مهلت صاحب خانه مرا بیرون می اندازد وتمام وسایلم را هم میگذارد توی کوچه !

اظهار وجود:

هنوز کسی از وجودم خبر ندارد.البته چه عرض کنم. هر چند ساعت یکبار تا میخواهم سلول هایم رابشمرم همه از وسط تقسیم میشوند و حساب و کتابم به هم میریزد.

زندان:

گاهی وقت ها فکر میکنم مگه چه کار بدی کردم که مرا به تحمل یک حبس 9 ماهه   در انفرادی محکوم کردند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

فرق اینجا  با انجا

  با خودم فکر میکردم .اگه قرار بود ما جنین ها به جای رحم مادر در جایی از بدن پدرها زندگی می کردیم چه اتفاقاتی می افتاد:

احتمالا در همان هفته های اول حوصله شان سر می رفت وسزارین میکردند!!!!!!!!!!

دم که از من عکس نگیر نفهکشوی میزشان را از طریق هل دادن با شکمشان می بستند!!!!!!!!!!

اگر ویار می کردندباعث به وجود امدن قطحی می شد!!!!!!!!!!!!!!

به خاطر بی توجهی تا لحضه زایمان هم سراغ دکتر هم نمی رفتند واحتمالا در اداره وضع حمل میکردند !!!!!!!!!!!!

اگر بچه توی شکمشان لگد می زد .انها هم فورا توی سرش میزدند تا ادب شود!!!!!!!!!!1

بلوتوث.............

امروز موقع سو نوگرافی هر چی برای دکتر دست تکون دا دم که از من عکس نگیر نفهمید الان حسابی نگران شدم می ترسم عکس هایم پخش شوند چون  از نظر پوشش اصلا در وضعیت مناسبی نبودم..........

اعتماد سازی

امروز همش میخواستم بروم گشت و گذار اما مادر اینقدر نگران گم شدن من است انچنان مرا با بند ناف بسته است که نمیگذارد  دور شوم..............

موج مکزیکی....................

اینکه بعضی وقتها حسابی قاط میزنم به خاطر امواج موبایل است.مادرم. نمی شود به احترام من کمتر اس ام اس بازی کنی؟ فردا روز اگر نوار مغزیم مملو از موج های مکزیکی بود تقصیر خودت است .........! راستی از پارازیت ها چه خبر؟ 

سکوت سرشار از نا گفته هاست؟

از بس به خاطر سکوت اینجا عقده ای شدم که تصمیم گرفتم به محض تولد فقط جیغ بزنم تا تخلیه شوم.........

چند بار مصرف

لابد شنییده اید که یک نفر میرود واز فروشنده میپرسد که اقا نان یک بار مصرف دارید؟ و فروشنده میخندد ومیگوید مگر نان چند بار مصرف هم داریم؟ ؟ خواستم بگم اصلا هم خنده دار نیست اینجا هر چیزی که به من برسد دو بار مصرف است!!!!!!!!!!!!!

جغرافیای بدن

فکر کنم در قطب جنوب هستم چون در این مدت  اینجا همیشه شب است.................

رخصتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت:

خب کم کم باید گلویم را برای گریه اماده کنم  می خواهم چهار گوشه رحم را ببوسم وبا لگدی که به درودیوار میزنم برای خروج رخصت بخواهم. مادرم ممنونم........ دیگر مزاحم نمی شوم.............. 

اولین نفس

کمی استرس دارم همین طور که به لحضه خروج نز دیک می شوم قلبم تندتر میزند همه چیز دارد از یادم می رود و احساس میکنم بعدها چیزی از اینجا به خاطر نمی اورم................... اخ یه نفر داردمرا بیرون میکشد..................اهاااااااااااااااااااای من  من که هنوز حرفهایم   تمام نشدهههههههههههههه ..................فدات بشه مامانی که بی صبرانه منتظریم تا این لحضه اخر اتفاق بیفته و بیای تو بغلم  اما همچنان از خدا میخوام که درست سر وقتش بیای پیشم نه زودتر و.نه دیرتر فعلا که دکتر گفته اخر های فروردین منتظر شما باشیم تا ببینیم قسمت چی میشه بهار زندگی ما مانی.......................................

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

پاپ من
4 دی 93 11:15
سلام دوست عزيز! وبلاگت خيلي زيباست! يک پيشنهاد عالي براي کسب در آمد از وبلاگت دارم. سيستم کسب درآمد پاپ من -- ثبت شده در ستاد ساماندهي نرخ هر آي پي = از 60 تا 150 ريال پاپ آپ اول = 30 ريال و دومي 30 ريال تسويه حساب منظم و هفتگي ابتدا وارد سايت شويد و ثبت نام کنيد بعد از ثبت نام وبسايت خودتون رو ثبت کنيد تا تاييد بشه بعد يک کد در قالب وبلاگتون قرار ميديد بعد به ازاي هر بازديد کننده 60 تا 150 ريال دريافت ميکنيد همين حالا ثبت نام کرده و شروع به کسب درآمد کنيد! پرداخت منظم و شمارش بالا از مزيت هاي سايت ماست کافي است امتحان کنيد! مطمئنم خوشتون مياد و راضي خواهيد بود! منتظرما! ______