شیرین کاریهای دخملی در 7 ماهگی.....
عزیز دل مامان بنیتا جان تو این روزها تو دیگه میشینی ولی چهار دست وپا هنوز نمیری اگه چیزی رو بخواهی این قدر غلت میزنی تا بهش برسی عزیزکم این روزها تقریبا میتونی همه غذاها رو بخوری ولی فرشته کوچو لو من از هویج خیلی بدت میاد وقتی میخوری این قدرقیافترو بانمک میکنی که ادم دلش برات ضعف میره...........دختر گلم از شیرین کاریات اینه که وقتی بابامیرفت سر کار همش خودتو لوس میکردی میگفتی بابا /بابا که بابا بگیره بغلشو تورم ببره راستی عشق مامان یادم رفت می دونی اولین کلمه که یاد گرفتی چی بود................... اولین کلمه ....بابا...الهی بابا قربونت بره نفس بابا دومین کلمه..... درده.... گلم تو این ماه یاد گرفتی که شیشه شیرت خودت تو دستت بگیری .ولی هنوز تنبل خانم دندون در نیوردی یکی دیگه از کارات اینه که شصت پات رو میاری میکنی تو دهنت.ودیگه این که جدیدا ماماما............ هم میگی ...................................................الهی مامان فدات شه یاد گرفتی وقتی یه چیزه جدید میبینی می گی (هه هه)یعنی تعجب کردی .نفسم تخت مامان و بابا رو بیشتر از تخت خودت دوست داری وقتی روی تخت میای این قدر ذوق میکنی که نگو واینکه خدا نکنه چیزی باب میلت نباشه اون وقت شروع میکنی به جیغ زدن ..............................الان هم که من دارم مینویسم شما از خواب بیدار شدی و داری عر میزنی فعلا من میرم به عشقم زندگی مامانی برسم بعد میام دوباره برات می نویسم..